در قرن نوزدهم ميلادي چارلز فردريک ورث (Charles Frederick Worth) با دوختن برچسب نام خود به لباسهايی که طراحی میکرد زمينه ساز شروع طراحی مد به طور کلی شد.
درست پيش از آنکه بزازها مزونهای لباس (خانههای مد) خود را در پاريس برپا کنند و انبوه خياطهاي شناخته نشده دست به خلاقيت بزنند و مدهاي عالي که در دادگاههاي سلطنتی پوشيده ميشدند برچيده شوند. موفقيت ورث به طوري بود که او به جاي اينکه مانند خياطهاي ديگر که در گذشته تنها از دستور مشتري پيروی میکردند رفتار کند، ميتوانست به مشتريانش ديکته کند چه بپوشند.
واژه ي ‘طراح مد’ در حقيقت اولين بار براي توصيف او ساخته شد.
در حاليکه مقوله ي پوشاک در هر دوره ي زماني توسط دانشگاهيان مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است، تنها خلق پوشاک از سال ۱۸۵۸ به بعد را ميتوان به طور مؤثر طراحی لباس در نظر گرفت.
در همان دوره بود که بسياري از مزونهاي لباس (خانههاي مد) شروع به استخدام هنرمندان و نقاشها کردند تا طرح لباسها را بکشند.
تصاوير نقاشي شده به مشتريها نشان داده ميشدند که بسيار ارزانتر از نمونه واقعي لباس توليد شده در کارگاه بودند، در صورتي که مشتريها يکي از طراحيهاي آنان را ميپسنديدند آن لباس را سفارش ميدادند و خانه ي مد از اين طريق صاحب درآمد ميشد.
به اين ترتيب، سنت طراحی لباس به جاي ارائه ي لباسهای تکميل شده به عنوان يک کار اقتصادی شروع شد.
طراحی مد به سبک ايرانی:
طراحی لباس در دوره ي قاجار
مدگرايي و مد در ايران از زمان قاجار و با سفر ايرانيان به غرب آغاز شد. در آن زمان درباريان به دنبال توسعه ي روابط ديپلماتيک با قدرتهاي اروپايي طي سفر به اروپا براي نخستين بار با پوششهاي غربي آشنا شدند، همچنين دانشجويانی که براي ادامه ي تحصيل به اروپا رفته بودند نيز زمينه ي تغيير ديدگاه نسبت به سبک پوشش را فراهم آوردند.
طراحی لباس در زمان زمان فتحعلی شاه
نقطه ي شروع مدگرايي زماني بود که بانوي ارشد فتحعلی شاه طي يک مهماني دربار با «اليزابت مک نيل» همسر «جان مک نيل» آشنا شد.
طراحی مد در زمان ناصرالدين شاه
در زمان سلطنت ناصرالدين شاه و به واسطه ي نفوذ دخترش تاج السلطنه که تحصيل کرده ي اروپا بود و از آزادي زنان ايران پشتيباني ميکرد باعث ورود مد روز در سبک اروپايي به ايران شد.
طراحی مد و لباس در دوره ی پهلوی زمان رضا شاه
با آغاز دوره ي پهلوي الگو سازي از مظاهر پيشرفت به اوج خود رسيد، پس از ورود ملکه ثريا (ملکه افغانستان) بدون حجاب به ايران و سفر رضا شاه به ترکيه و ديدار با آتاتورک و ديدن زنانی که بی حجاب بودند و مانند مردان کار می کردند و ديگر مظاهر غرب، تصميم به ايجاد يک مدرنيزاسيون اجباری گرفت؛
طراحی لباس در زمان محمدرضا شاه
در زمان سلطنت محمدرضا شاه از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۷ ه. ش به دليل افزايش ارتباطات با کشورهاي غربي و آمريکايي سير تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی بيشتر شد.
اولين طراح مد و لباس ايرانی
زينت جهانشاه دختر يکي از سرهنگهاي وزارت جنگ آن دوره در آموزشگاه بينالمللي «لته فراين» آلمان تحصيل کرد و پس از ازدواج با يکي از افسران نظام به سوئيس رفت و در آنجا حدود يکسال هنر خياطي و روش برش روي مانکن را فرا گرفت، سپس به پاريس که يکي از مراکز اصلی صدور مد دنيا بوده و هست رفت و در آنجا در خياطي تخصص پيدا کرد و همچنين تحت تعليم «پير بالمن» يکی از طراحان معروف آن زمان رموز خياطی مدرن و بوتيک داری را يادگرفت.
او در بدو ورود به ايران، اقدام به افتتاح يک لباس فروشی و خياط خانه در خيابان اميريه شهر تهران کرد و در مدت سه ماه موفق شد نود دست لباس زنانه براي هنگام صبح، عصر و شب، توليد کند و با پوشاندن به تن مانکنها و دخترها، آنها را در معرض مشاهده پانزده تن از زنان از فرنگ برگشته قرار دهد که با مد روز اروپا آشنا بودند.
ورود به عرصه ی حرفه طراحی لباس:
طراحی لباس شکلی از هنر است بنابراين شما به عنوان يک طراح بايد داراي شخصيتي خلاق و هنري باشيد.
براي موفقيت در اين حرفه ار مهمترین موارد علاقمند بودن به هنر است. اولين چيزي که در حرفه طراحی لباس اهميت ويژه اي دارد، قدرت تخيل است.
شما بايد توان اين را داشته باشيد که طرح خود را به صورت سه بعدی در ذهنتان مجسم کرده و از همه نظر آن را بررسي نمائيد.
همچنين بايد مهارت کافي را در نقاشي دارا بوده تا بتوانيد ايده هاي ذهني خود را بخوبي روي کاغذ پياده کنيد. و بايد مهارت خاصی در ترکيب رنگ ها، تن و سايه ها داشته باشيد.
همچنين بايد قادر به کار با پارچه و استفاده از منسوجات به شيوه اي خلاق و اصيل باشيد.
طراحان بايد از تغييرات بازار مد آگاه باشند و لحظه به لحظه اخبار مد را دنبال کنند.
آنها بايد علاقمند به يادگيري چيز هاي جديد و خواندن مجلات، وب سايت ها و کتاب هاي تاريخي و مدرن باشند و همچنين از تاريخ طراحي مد آگاه باشند.
فردي که مي خواهد طراحی لباس را حرفه خود قرار دهد بايد در هر فرصتي از نمايشگاه هاي هنري بازديد کرده و با هنرمندان و خالقين اثرهاي هنري در تعامل باشد و از تجربيات آنها استفاده کند.
يک طراح لباس در زمينه تجربيات خياطي نظير برش، پارچه شناسي، دوخت و… نيز بايد دستي بر آتش داشته باشد و بتواند تفاوت موجود بين سطوح کيفيتی مختلف پارچه ها را تشخيص دهد.
داشتن درک درست از شيوه زندگي و نياز هاي و خواسته هاي مشتريان نيز در هنر طراحی لباس از ملزومات است.
طراحان لباس بايد دارای مهارت هاي ارتباطي خوبي باشند و بتوانند ايده هاي ذهنی خود را به خوبی بيان کنند. و مهم ترين چيز اين است که فرد طراح دارای ايده های بديع، جديد و اورجينالي باشد تا بتواند نظر مخاطبين را جلب کند و در کار خود موفق شود.
طراحان لباس در جایگاه های مختلف:
طراحان به طرق متفاوت و در بخشهاي مختلفي کار ميکنند، بعضي به تنهايي و بعضي به عنوان بخشي از يک گروه به اين حرفه مشغول هستند.
طراحان لباس از راههاي متنوع و متفاوتي ميتوانند کار کنند، براي مثال آنها ميتوانند به شکل تمام وقت در خانه ي طراحان که متعلق به صاحبان طرح هاست براي يک مد خاص و يا به صورت انفرادي يا به عنوان بخشي از يک گروه کار کنند.
طراحان مستقل روي طرحهاي خودشان کار ميکنند و پس از اتمام کار، طرحهای خود را به خانههاي مد يا به طور مستقيم به مغازهها و توليديهاي لباس ميفروشند و لباسها برچسب خريدار طرح را ميخورند.
برخی از طراحان برچسبهاي خودشان را ميسازند که تحت آن طرح هايشان با نام خودشان در بازار عرضه ميشوند.
بعضي از طراحان نيز خود کارفرما هستند و براي مشتريان منحصربه فرد و خاصي طراحي ميکنند.
آنان با تلاش براي طراحی لباسهای زيبا و باب طبع جامعه سعي در ارضاء تمايل مصرفکنندگان دارند.
به دليل اينکه طراحی و ارائه ي لباسهاي جديدي که مورد پسند عموم قرار بگيرند فرايندي زمان بر است، متخصصين حرفه طراحی لباس در عين حال بايد بتوانند به طور دقيق زمان تغيير سليقه ي مصرفکننده را پيش بيني کنند.
مد و رسانه ی آن که پوشاک است نمادی از وضعيت اجتماعی و اقتصادی جوامع هستند.
طراحان تلاش ميکنند تا لباسی که طراحی ميکنند تابعي از زيبايي و دلانگيزي باشد، آنها بايد در نظر داشته باشند که هر نوع لباسی چه مخاطبی دارد و همچنين در چه موقعيتی پوشيده ميشود.
آنها براي انجام اين مهم محدودهاي وسيع از مواد و ترکيبات آن و همچنين طيف گستردهای از رنگها، الگوها و سبکها را در اختيار دارند.